معنی inlijsten
inlijsten
چارچوب قرار دادن، قاب بندی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با inlijsten
polijsten
polijsten
صاف و بَرّاق کَردَن، جَلا دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی