معنی inflatie
inflatie
تورّم
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با inflatie
inflation
inflation
تَوَرُّم
دیکشنری فرانسوی به فارسی
inflable
inflable
باد شَوَندِه، بادی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
inhalatie
inhalatie
اِستِنشاق
دیکشنری هلندی به فارسی
infectie
infectie
عُفونَت
دیکشنری هلندی به فارسی
deflatie
deflatie
اِنفِجار، کاهِش تَوَرُّم
دیکشنری هلندی به فارسی
isolatie
isolatie
عایِق بَندی، عایِق، اِنزِوا
دیکشنری هلندی به فارسی
inflasi
inflasi
تَوَرُّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Inflate
Inflate
تَوَرُّم ایجاد کَردَن، باد کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی