معنی inefficiëntie
inefficiëntie
بی کفایتی، ناکارآمدی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با inefficiëntie
inefficiente
inefficiente
غِیرِ مُؤثِّر، ناکارآمَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
inefficiënt
inefficiënt
غِیرِ مُؤثِّر، ناکارآمَد، بِه طُورِ ناکارآمَد
دیکشنری هلندی به فارسی
efficiëntie
efficiëntie
بازدِهی، بَهرِه وَری
دیکشنری هلندی به فارسی