معنی huidig
huidig
جاری
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با huidig
heilig
heilig
بِه طُورِ مُقَدَّس، مُقَدَّس
دیکشنری آلمانی به فارسی
hundir
hundir
غَرق شدن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
zuinig
zuinig
مُقتَصِد، صَرفِه جو، مَحدود، صَرفِه جویی وار
دیکشنری هلندی به فارسی
handig
handig
مُناسِب، راحَت، مُفید، دَست ساز
دیکشنری هلندی به فارسی
heilig
heilig
بِه طُورِ مُقَدَّس، مُقَدَّس
دیکشنری هلندی به فارسی
seidig
seidig
اَبریشَمی
دیکشنری آلمانی به فارسی