معنی herzienbaar
herzienbaar
قابل بررسی، قابل تجدید نظر
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با herzienbaar
herkenbaar
herkenbaar
قابِلِ دَرک، قابِلِ تَشخیص، قابِلِ شِناسایی
دیکشنری هلندی به فارسی