معنی grof grof بی ادبانه، دوره، خشن، بی احساس، به طور بی ادب، زشت، به طرز وحشتناک، به طور بی احترامی، به طور بی ادبانه بی اَدَبانِه، دَورِه، خَشِن، بی اِحساس، بِه طُورِ بی اَدَب، زِشت، بِه طَرزِ وَحشَتناک، بِه طُورِ بی اِحتِرامی، بِه طُورِ بی اَدَبانِه دیکشنری هلندی به فارسی