معنی fundamenteel
fundamenteel
به طور بنیادین، اساسی، بنیادی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با fundamenteel
fundamental
fundamental
بُنیادی، مَبانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
fundamental
fundamental
بُنیادی، اَساسی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fundamental
fundamental
بُنیادی، اَساسی
دیکشنری پرتغالی به فارسی