معنی frontaal
frontaal
از روبرو، جلویی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با frontaal
frontal
frontal
جِلویِ، جِلویِی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
frontal
frontal
اَز روبِرو، جِلویِی
دیکشنری آلمانی به فارسی
frontal
frontal
جِلویِ، جِلویِی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
frontal
frontal
جِلویِ، جِلو
دیکشنری پرتغالی به فارسی
frontale
frontale
جِلویِ، جِلو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی