معنی fragiel
fragiel
شکننده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با fragiel
fragile
fragile
سُست، شِکَنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
fragile
fragile
سُست، شِکَنَندِه، ضَعیف، قابِلِ شِکَستَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Fragile
Fragile
شِکَنَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fragen
fragen
پُرس و جو کَردَن، سُؤالات، پُرسِش کَردَن، پُرسیدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
frágil
frágil
ضَعیف، شِکَنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
frágil
frágil
سُست، شِکَنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی