معنی fonemisch
fonemisch
به طور واجی، آوایی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با fonemisch
fonetisch
fonetisch
بِه طُورِ آوایی، آوایی، بِه طُورِ صُوتی
دیکشنری هلندی به فارسی
phonemisch
phonemisch
بِه طُورِ واجی، واجی
دیکشنری آلمانی به فارسی
fonemico
fonemico
آوایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
anemisch
anemisch
کَم خون، کَم خونی
دیکشنری هلندی به فارسی