معنی fluitend
fluitend
سوت زدن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با fluitend
fluiten
fluiten
سوت زَدَن، فُلوت ها
دیکشنری هلندی به فارسی
flirtend
flirtend
بِه طُورِ فَریبَندِه، مُعاشِقِه
دیکشنری هلندی به فارسی
sluipend
sluipend
پِنهانی، یَواشَکی
دیکشنری هلندی به فارسی
spuitend
spuitend
فَوَران، دَمیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
sluiten
sluiten
بَستَن
دیکشنری هلندی به فارسی