معنی fluisterend
fluisterend
آهسته صحبت کردن، زمزمه کردن، زمزمه کنان
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با fluisterend
fluisteren
fluisteren
نَجوا کَردَن، زِمزِمِه کُن
دیکشنری هلندی به فارسی
luisteren
luisteren
گوش دادَن، گوش کُن
دیکشنری هلندی به فارسی