معنی fixatie
fixatie
چسبندگی، تثبیت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با fixatie
fixation
fixation
چَسبَندِگی، ثابِت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
taxatie
taxatie
تَخمِین، اَرزِش گُذاری
دیکشنری هلندی به فارسی
fictie
fictie
داستان
دیکشنری هلندی به فارسی