معنی faciaal
faciaal
از نظر ظاهری، صورت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با faciaal
raciaal
raciaal
بِه لَحاظ نِژادی، نِژادی
دیکشنری هلندی به فارسی
facial
facial
صورَتَکی، صورَت
دیکشنری آلمانی به فارسی
facial
facial
صورَتَکی، صورَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
facial
facial
صورَتَکی، صورَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
facial
facial
صورَتَکی، صورَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
factual
factual
واقِعی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
glaciaal
glaciaal
بِه طُورِ یَخچالی، یَخبَندَان
دیکشنری هلندی به فارسی
sociaal
sociaal
جَمع گَرایانِه، اِجتِماعی، با دوستانِه، بِه صورَتِ اِجتِماعی
دیکشنری هلندی به فارسی
racial
racial
نِژادی
دیکشنری فرانسوی به فارسی