معنی emanatie
emanatie
انتشار، تراوش
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با emanatie
emulatie
emulatie
شَبیه سازی، تَقلِید
دیکشنری هلندی به فارسی
emanasi
emanasi
اِنتِشار، تَراوِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
emanare
emanare
مُنتَشِر شُدَن، سَرچِشمه می گیرَد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Emanate
Emanate
مُنتَشِر شُدَن، ساطِع شُدَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی