معنی electief
electief
انتخابی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با electief
selectief
selectief
اِنتِخابی
دیکشنری هلندی به فارسی
effectief
effectief
به طور مؤثر، مُؤَثِّر
دیکشنری هلندی به فارسی
defectief
defectief
بِه طُورِ مَعیوب، مَعیوب، عِیب دار
دیکشنری هلندی به فارسی
selectie
selectie
اِنتِخاب
دیکشنری هلندی به فارسی
reflectief
reflectief
بازتابی، مُنعَکِس کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی