معنی dopen
dopen
مسیحی کردن، غسل تعمید دادن، تعمید دادن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با dopen
hopen
hopen
اُمید داشتَن، اُمید
دیکشنری هلندی به فارسی
doven
doven
خاموش کَردَن، ناشِنَوا
دیکشنری هلندی به فارسی
doden
doden
با ضَربِه کُشتَن، کُشتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
lopen
lopen
راه رَفتَن
دیکشنری هلندی به فارسی
kopen
kopen
خَرید کَردَن، خَرید، خَریداری کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
open
open
باز، باز کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
doen
doen
اَنجام دادَن
دیکشنری هلندی به فارسی