معنی doordringend
doordringend
نفوذکننده، نافذ، به طور نافذ، به طور سوزناک
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با doordringend
doordringen
doordringen
مَخلوط کَردَن، نُفوذ کُنَد، نُفوذ کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
doordringing
doordringing
نُفوذ
دیکشنری هلندی به فارسی