معنی digressief
digressief
حاشیه ای، منحرف کننده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با digressief
digressif
digressif
حاشیِه ای، مُنحَرِف کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
digression
digression
اِنحِراف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
digressivo
digressivo
حاشیِه ای، مُنحَرِف کُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
digressivo
digressivo
حاشیِه ای، مُنحَرِف کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
depressief
depressief
اَفسُردِگی آوَر، اَفسُردِه، اَفسُردِه وار
دیکشنری هلندی به فارسی
regressief
regressief
رُو بِه عَقَب، قَهقَرایی
دیکشنری هلندی به فارسی
agressief
agressief
بِه طُورِ تَهَاجُمی، تَهَاجُمی، دولَت مَردانِه، پَرخاشگَر
دیکشنری هلندی به فارسی
digestief
digestief
اَز نَظَرِ گُوارِشی، هاضِمِه
دیکشنری هلندی به فارسی