معنی delegatie
delegatie
واگذاری، هیئت نمایندگی، هیئت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با delegatie
elegantie
elegantie
کلِاس داشتَن، ظِرافَت، زیبایی، آراستِگی، شیک بودَن
دیکشنری هلندی به فارسی
delegasi
delegasi
واگُذاری، هَیئَت نَمَایَندِگی، هَیئَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Relegate
Relegate
مَحروم کَردَن، سُقوط کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
delegare
delegare
واگُذار کَردَن، نَمَایَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Delegate
Delegate
واگُذار کَردَن، نَمَایَندِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی