معنی deelnemer
deelnemer
رقیب، شرکت کننده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با deelnemer
deelnemen
deelnemen
شِرکَت کَردَن، شِرکَت کُنَند
دیکشنری هلندی به فارسی
deelname
deelname
شِرکَت، مُشارِکَت
دیکشنری هلندی به فارسی