معنی decimatie
decimatie
کاهش، تخریب
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با decimatie
recitatie
recitatie
تِلاوَت
دیکشنری هلندی به فارسی
Decimate
Decimate
تِعداد زیاد کاهِش دادَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
decimato
decimato
ویران شُدِه، نابود شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
decimare
decimare
تِعداد زیاد کاهِش دادَن، اَز بِین بُردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی