معنی decentralisatie
decentralisatie
تمرکززدایی، عدم تمرکز
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با decentralisatie
centralisatie
centralisatie
تَمَرکُززُدایی، تَمَرکُز
دیکشنری هلندی به فارسی