معنی de jongste
de jongste
جوان ترین
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با de jongste
der jüngste
der jüngste
جَوان تَرین
دیکشنری آلمانی به فارسی
de hoogste
de hoogste
بُلَندتَرین، بالاتَرین
دیکشنری هلندی به فارسی