معنی cyclisch
cyclisch
به طور چرخه ای، چرخه ای
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با cyclisch
cycliste
cycliste
دُوچَرخِه سَوار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
zyklisch
zyklisch
بِه طُورِ چَرخِه ای، چَرخِه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
cyclonisch
cyclonisch
بِه طُورِ گِردبادی، سانسکِریتیزاسیون
دیکشنری هلندی به فارسی
cynisch
cynisch
بِه طُورِ بَدبینانِه، بَدبین
دیکشنری هلندی به فارسی