معنی corrigeren
corrigeren
تصحیح کردن، درست است، راست کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با corrigeren
korrigieren
korrigieren
تَصحِیح کَردَن، دُرُست اَست
دیکشنری آلمانی به فارسی
correleren
correleren
رابِطِه بَرقَرار کَردَن، هَمبَستِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
corriger
corriger
تَصحِیح کَردَن، بَرایِ اِصلاح، راست کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی