معنی corpulent
corpulent
چاق و چلّه، فاسد
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با corpulent
corpulent
corpulent
چاق و چِلِّه، فاسِد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
korpulent
korpulent
چاق و چِلِّه، فاسِد
دیکشنری آلمانی به فارسی
corpulento
corpulento
چاق و چِلِّه، فاسِد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Corpulent
Corpulent
چاق و چِلِّه، تَنومَند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
corpulento
corpulento
چاق و چِلِّه، فاسِد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
corpulento
corpulento
چاق و چِلِّه، فاسِد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
corpulence
corpulence
چاقی، تَنَاسُبِ اَندام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
corpulenza
corpulenza
چاقی، تَنَاسُبِ اَندام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
corpulentie
corpulentie
چاقی، تَنَاسُبِ اَندام
دیکشنری هلندی به فارسی