معنی conventioneel
conventioneel
متداول، متعارف، به طور مرسوم
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با conventioneel
conventionnel
conventionnel
مُتَداوِل، مُتِعارِف
دیکشنری فرانسوی به فارسی
konventionell
konventionell
بِه طُورِ مَرسوم، مُتِعارِف، مُتَداوِل
دیکشنری آلمانی به فارسی
onconventioneel
onconventioneel
غِیرِسُنَّتی، غِیرِ مُتِعارِف
دیکشنری هلندی به فارسی