معنی conventie
conventie
مراسم، کنوانسیون
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با conventie
convectie
convectie
هَمرَفت
دیکشنری هلندی به فارسی
consentir
consentir
تَوَافُق کَردَن، رِضایَت، رِضایَت دادَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
convertir
convertir
تَبدیل کَردَن، تَبدیل کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
convention
convention
مَراسِم، کُنوانسیون
دیکشنری فرانسوی به فارسی
consentir
consentir
رِضایَت دادَن، رِضایَت، فُرو رَفتَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
convertir
convertir
تَبدیل کَردَن، تَبدیل کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
convertire
convertire
تَبدیل کَردَن، تَبدیل کُنید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
convenire
convenire
مُفید بودَن، مُوافِق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
consentir
consentir
تَوَافُق کَردَن، رِضایَت، رِضایَت دادَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی