معنی burger
burger
غیر نظامی، شهروند
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با burger
berger
berger
گِلِه داری کَردَن، چُوپَان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Hunger
Hunger
گُرُسنِگی
دیکشنری آلمانی به فارسی
forger
forger
آب شُدَنِ فِلِز، جَعل کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
hurler
hurler
زوزِه کِشیدَن، فَریاد زَدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
surgir
surgir
پَدید آمَدَن، بِوُجود می آیَند، ظاهِر شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
purgar
purgar
پاکسازی کَردَن، پاکسازی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
beurrer
beurrer
کَرِه زَدَن، کَره
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bercer
bercer
آرامِش دادَن، سَنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bourrer
bourrer
پُر کَردَن، چیزهای، چَپاندَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی