معنی bruikbaarheid
bruikbaarheid
کاربردپذیری، قابلیّت استفاده، سودمندی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با bruikbaarheid
breekbaarheid
breekbaarheid
ضَعیفی، شِکَنَندِگی، ضَعف
دیکشنری هلندی به فارسی
drukbaarheid
drukbaarheid
چاپ پَذیری، قابِلیَّتِ چاپ
دیکشنری هلندی به فارسی