معنی broosheid
broosheid
شکنندگی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با broosheid
boosheid
boosheid
خَشمناکی، خَشم، زَهر زَبانی، بَدخوٰاهی
دیکشنری هلندی به فارسی
vroomheid
vroomheid
تَقوَی، تَقوا، پارسایی
دیکشنری هلندی به فارسی
grootsheid
grootsheid
شِگِفتی، عَظَمَت، اِفراط دَر عَظَمَت، بُزُرگی
دیکشنری هلندی به فارسی
grootheid
grootheid
بُزُرگی، عَظَمَت
دیکشنری هلندی به فارسی
roodheid
roodheid
قِرمِزی، سُرخی
دیکشنری هلندی به فارسی