bising bising صِدا دار، پُر سَر و صِدا، بُلَند، پُر صِدا و خُودخوٰاه، هَیاهو کُنَندِه دیکشنری اندونزیایی به فارسی
botsen botsen برخورد کَردَن، بَرخُورد، تَصَادُم کَردَن، تَصَادُف کَردَن، بِه شِدَّت کوبیدَن دیکشنری هلندی به فارسی