botsen botsen برخورد کَردَن، بَرخُورد، تَصَادُم کَردَن، تَصَادُف کَردَن، بِه شِدَّت کوبیدَن دیکشنری هلندی به فارسی
boeiend boeiend بِه طُورِ جَذب کُنَندِه، جَذّاب، بِه طُورِ جَذّاب، جَذب کُنَندِه دیکشنری هلندی به فارسی