ترجمه blozend به فارسی - دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با blozend
blühend
- blühend
- بِه طُورِ شُکوفا، شُکوفِه دادَن، دَر حالِ شُکوفِه دادَن، شُکوفا، شُکوفِه زَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
bloeiend
- bloeiend
- دَر حالِ شُکوفِه دادَن، شُکوفِه دادَن، شُکوفا، رُونَق، بِه طُورِ شُکوفا، شُکوفِه زَن
دیکشنری هلندی به فارسی