معنی bevriezing
bevriezing
سخت شدن، سرمازدگی، یخ زدگی
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با bevriezing
bevrijding
bevrijding
آزادی، رَهایی
دیکشنری هلندی به فارسی
bevriezen
bevriezen
یَخ زَدَن، مُنجَمِد کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی