معنی bevolking
bevolking
جمعیت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با bevolking
bewolking
bewolking
اَبری بودَن، پوشِش اَبر
دیکشنری هلندی به فارسی
Revolting
Revolting
نِفرَت اَنگیز، شورِش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
bevolken
bevolken
سَکَنِه گُذاری کَردَن، پُر جَمعِیَت کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی