معنی betaling
betaling
پرداخت
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با betaling
bepaling
bepaling
شَرط، تَامین
دیکشنری هلندی به فارسی
bertaring
bertaring
دارایِ دَندان، دَندان های نِیش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
vertaling
vertaling
تَرجَمَه
دیکشنری هلندی به فارسی
bestraling
bestraling
تَشَعشُع، تابِش
دیکشنری هلندی به فارسی
bewaring
bewaring
نَظارَت بَر نِگَهداری، ذَخیرِه سازی
دیکشنری هلندی به فارسی
benaming
benaming
نام گُذاری، نام
دیکشنری هلندی به فارسی
betalen
betalen
پَرداخت کَردَن، پَرداخت کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی