معنی bestraling
bestraling
تشعشع، تابش
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با bestraling
bestraffing
bestraffing
مُجازات
دیکشنری هلندی به فارسی
bestralen
bestralen
تاباندَن، تابِش کُنَد
دیکشنری هلندی به فارسی
betaling
betaling
پَرداخت
دیکشنری هلندی به فارسی
straling
straling
تابِش، تَشَعشُع
دیکشنری هلندی به فارسی