معنی bestaand
bestaand
موجود
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با bestaand
bestaan
bestaan
تَشکِیل شُدَن، وُجُود داشتِه باشَد، وُجود داشتَن، وُجُود
دیکشنری هلندی به فارسی
staand
staand
ایستادِه
دیکشنری هلندی به فارسی