معنی bespotten
bespotten
تمسخر کردن، مسخره کردن، تحقیر کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با bespotten
besmetten
besmetten
آلودِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
verspotten
verspotten
تَمَسخُر کَردَن، مَسخَرِه کَردَن
دیکشنری آلمانی به فارسی
spotten
spotten
مَسخَرِه کَردَن، تَمَسخُر
دیکشنری آلمانی به فارسی
spotten
spotten
تَمَسخُر کَردَن، لَکِّه بینی، مَسخَرِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی