معنی beschikken
beschikken
دفع کردن، دارند
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با beschikken
herschikken
herschikken
دُوبارِه تَرتِیب دادَن، تَنظِیم مُجَدَّد
دیکشنری هلندی به فارسی
beschimpen
beschimpen
ناسِزا گُفتَن، طَعنِه زَدَن
دیکشنری هلندی به فارسی