معنی berekening
berekening
محاسبه
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با berekening
berekeningen
berekeningen
مُحاسِبات
دیکشنری هلندی به فارسی
berekenend
berekenend
بِه طُورِ مُحاسِبِه گَرانِه، مُحاسِبِه کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
berekenen
berekenen
مُحاسِبِه کَردَن، مُحاسِبِه کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی