معنی bereid
bereid
مشتاق، آماده شده است
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با bereid
bereit
bereit
مُشتاق، آمادِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
bereik
bereik
دامَنِه، مَحدودِه
دیکشنری هلندی به فارسی
bersin
bersin
عَطسِه زدَن، عَطسِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bersih
bersih
تَمیز، تَمیز کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Reread
Reread
دُوبارِه خوٰاندَن، بازخوٰانی کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
serein
serein
آرام
دیکشنری فرانسوی به فارسی
bergig
bergig
بِه طُورِ کوهِستانی، کوهِستانی، کوهی
دیکشنری آلمانی به فارسی
berenda
berenda
توری مانَند، ژِلِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berair
berair
آبدار، آبَکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی