معنی beoordelend
beoordelend
با ارزیابی، قضاوت کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با beoordelend
beoordelen
beoordelen
اَرزیابی کَردَن، اَرزیابی کُنید
دیکشنری هلندی به فارسی
beoordeling
beoordeling
اَرزیابی، قِضاوَت
دیکشنری هلندی به فارسی
oordelend
oordelend
قِضاوَتگَر، قِضاوَت کَردَن، قِضاوَت گَرایانِه
دیکشنری هلندی به فارسی