معنی belemmering
belemmering
مانع
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با belemmering
belemmeren
belemmeren
مَحدود کَردَن، مانِع شُدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
belegering
belegering
مُحاصِرِه
دیکشنری هلندی به فارسی