belebend belebend اِحیاکُنَندِه، نیروبَخش، بِه طُورِ اِنِرژی بَخش، تَحریک آمیز دیکشنری آلمانی به فارسی
onbeleefd onbeleefd بی اَدَبانِه، بی اَدَب، بِه طُورِ بی اَدَبانِه، بِه طُورِ بی اِحتِرامی، اِهانَت آمیز دیکشنری هلندی به فارسی