معنی bedreigd
bedreigd
در معرض خطر، تهدید کرد، تهدید شده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با bedreigd
bedreigend
bedreigend
تَهدِیدآمیز، تَهدید کُنَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
bedreigen
bedreigen
تَهدِید کَردَن
دیکشنری هلندی به فارسی
bereid
bereid
مُشتاق، آمادِه شُدِه اَست
دیکشنری هلندی به فارسی