جدول جو
جدول جو

معنی autoritair

autoritair
استبدادی، اقتدارگرا، با اقتدار، با رفتار رئیس مآبانه، به طور سلطه گرایانه، به طور متکبّرانه، فشارآور
دیکشنری هلندی به فارسی

واژه‌های مرتبط با autoritair

autoritaire

autoritaire
اِستِبدادی، اِقتِدارگَرا، رَئیس مَآب، سَلطَنَت طَلَب، فَرماندِه، فِشارآوَر، مُداخِلِه گَر، مُعتَبَر
دیکشنری فرانسوی به فارسی