معنی articulator
articulator
اداکننده، مفصّل کننده
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با articulator
articulador
articulador
اَداکُنَندِه، مُفَصَّل کُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
artikulator
artikulator
اَداکُنَندِه، مُفَصَّل کُنَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
articulador
articulador
اَداکُنَندِه، مُفَصَّل کُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Articulator
Articulator
اَداکُنَندِه، مَفصَل ساز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
articulation
articulation
مَفصَل بَندی، مَفصَل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
articulateur
articulateur
اَداکُنَندِه، مُفَصَّل کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Artikulator
Artikulator
اَداکُنَندِه، مَفصَل ساز
دیکشنری آلمانی به فارسی
articolatore
articolatore
اَداکُنَندِه، مُفَصَّل کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
artykulator
artykulator
اَداکُنَندِه، اَدایِ اِحتِرام
دیکشنری لهستانی به فارسی